سوره مبارکه مورد توجه ما قدر است این سوره نود و هفتمین سوره های قرآنی است که به ترتیب در قرآن های موجود نود و هفتمین سوره است اما به لحاظ نزول  این سوره را بیست و پنجمین سوره میدانند اگر سوره بیست و پنجمین سوره قلمداد باشد و این ترتیبی که بر اساس آن سوره قدر را من ۲۵ عرض کردم صحیح باشد قاعدتاً باید این سوره در سال دوم و سوم بعثت نازل شده باشدو ازسوره های مکیه محسوب خواهد شد.

 تعداد آیات این سوره مبارکه ۵ آیه است البته بعضیها از قراء مثل قرا ء مکی و شامی آنرا شش آیه خواندندآیه ) لیله القدر خیر من الف شهر( را دو آیه قلمداد کردند یعنی شده) انا انزلنا ه فی لیله القدر، و ما ادراک ما لیله القدر، لیله القدر یک آیه خیرمن الف شهر یک آیه دیگر( ولی سایر قراء این را پنج آیه محسوب کردند بنابراین اگر به قرآن های موجود مراجعه کنیدمی ببنید اینها ۵آیه  قلمداد کردند اما بنا به گفته تفسیر خازن این ۶ آیه دارد.

 تعداد کلمات این سوره را محاسبه کردند و تعداد آن را سی کلمه بیان کردند تعداد حروف سوره را هم محاسبه کردند و تعدادآن را  ۱۱۲ حرف ثبت کردند.

بحثی که من باید خدمت شما عرض کنم که تقریباً مرحوم طبرسی بیشتر به این موضوع در تفسیر مجمع البیان اصرار دارد آن است که رابطه این سوره با سوره قبل و بعد خودش چه رابطه ای است که اصطلاحاً ما به آن می گوییم تناسب قرار گرفتن این سوره در لابلای سور دیگر قرآن چیست؟ 

مرحوم طبرسی درمجمع البیان هر وقت سوره را می خواد آغاز کند یک بحثی در مقدمه آن سوره داردکه این سوره چه رابطه با سوره قبلش و چه رابطهای با سوره بعد خودش دارد.

 سوره  مورد بحث ما سوره مبارکه قدر بعد از سوره مبارکه علق «ابِسْمِ اللَّهِ الرحَّْمَنِ الرَّحِیمِ اقرْأَْ بِاسْمِ ربَکَِّ الَّذِِی خلَقََ خَلَقَ الإِْنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرأَْ وَرَبکَُّ الْأَکْرَمُ  الَّذِِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلمََّ الْإِنْسَانَ مََا لَمْ یَعْلمَْ ...»

سوره بعد قدر هم سوره بینه است «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنَِ الرَّحِیم لَمْ یَکنُِ الَّذیِنَ کَفَرُُوا مِنْ أَهْلأَهْلِ الکِْتَابِ واَلْمُشْرِکیِنَ مُنْفَکِِّینَ حتَََّّى تَأْتِیهَُمُ البَْیِّنِةَُ ﴿۱﴾...» 

سوره قدرحدفاصل بین سوره مبارکه علق  وسوره مبارکه بینه قرار گرفته است .سوره مبارکه علق) اقرا بسم ربک الذی خلق فرموده است بخوان بنام پروردگارت به نام پروردگارت که تو را خلق کرده است( این آیه قرآن هم قرار گرفته است یعنی شما پیغمبر قرآن بخوان و )علم الانسان ما لم یعلم(یعنی به انسان آنچه که نمی دانست بیاموزد یک تفسیرش این است که قرآن را انسان نمی دانست که خداوند متعال آن را نازل کرد و به انسانها آموخت.

 این سوره با قرائت آن هم قرائت آیاتی از قرآن شریف آغاز شده و دستور داده شده که با آیاتی از قرآن شریف بعثت خود ت را شروع کن با قرائت آیاتی از قرآن کریم رسالتت را آغاز کن وبه دعوت دیگران بپرداز.  در سوره مبارکه قدرآن قرآنی که خداوند متعال به پیغمبرش دستور داده که شما قرائت کن پیغمبر و بخوان جبرئیل به اودستورداده و آیات اولیه اش را نازل کرده می فرماید: آن قرآن، قرآن بسیار ارزشمند است و ارزشمندی آن این است که در شب قدر نازل شده یعنی مظروفی است که ظرف متناسب با خودش رو می خواهد وآن  شب قدر است. فرمود:) انا انزلناه و فی لیله القدر ما آن را در شب قدر نازل کردیم (سایر کتب آسمانی درشب قدر نازل نشدند درسته در ماه مبارک رمضان نازل شده اند اما در شب قدر نازل نشدند مبارک رمضان ماه ارزشمندی اما شب قدر نسبت به اون خیلی ارزشمند تر نسبت به سایر شب های دیگر این ماه.

فرمود:انا انزلناه فی لیلة القدر یعنی پیغمبرآن قرآنی که من در اول بعثت به تو گفتم که بخوان این قرآن در چنین عظمتی قرار دارد و چنین جایگاهی که در شب قدر نازل شده .

قرآن و کتابهای دیگر آسمانی حجت هستند برای مسلمانان، حجت است برای کفار، حجت است برای انسانها، یعنی انسانی که با شنیدن قرآن و فهم و درک مطالب آن ایمان نیاورد این هیچ عذری نزد خداوند متعال ندارد چون حجتی است غیر قابل انکار .شما میدانید خداوند متعال زمانی انسان ها را به عذاب وا می دارد زمانی خداوند متعال کسی را مجازات میکند که بر او اتمام حجت کرده باشد راه حق و باطل را نشان داده باشد و شخص متوجه آن شده باشد قلبا به  آن ایمان آورده باشد اما از روی لجاجت یا از روی هوا و هوس یا به خاطر تعارض منافعی که دارد به آن ایمان نیاورد یعنی برغم این که می داند حق است انکار کند اگر چنین اتفاقی بی افتد یعنی با وجود اینکه براو اتمام حجت شده باشدوبی دلیل و بی استدلال و بی منطق بر امر باطل خود پافشاری کند و مستحق عذاب میشود بنابراین چون قرآن حجت است و خداوند متعال در سوره مبارکه علق به پیغمبر دستور داده که قرآن را بخواند و در سوره مبارکه قدر اهمیت قرآن را بیان کرده در سوره مبارکه بینه و به این بینه ودلیل روشن به این چیزی که به دیگران اتمام حجت کرده به این موضوع اشاره می کند و می فرماید این کسانی که کافر شدند بینه داشتند و کافر شدند حجت داشتند و کافر شدند به قرآن بیتوجهی کردند و کافر شدند و گرنه دلیلی برای کفرشان وجود ندارد استدلال برای کفرشان وجود ندارد کفرآنها از روی لجاجت است کفر آنها از روی مواردی مشابه است.

می فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمَْنِ الرَّحیِم لَملَمْ یَکنُِ الَّذیِنَ کَفَرُُوا مِنْ أَهلِْ الْکِتَابِ واَلمْشُْرِکِینَ مُنْفَ کِّیِنَ حتَََّّى تَأْتِ یهَُمُ الْبَ یِّنَِةُ ﴿۱﴾...» بینه اول می آید عدهای از روی لجاجت با آن مخالفت می کنند بحثی که مرحوم طبرسی در مجمع البیان دارد که سوره قدر حد فاصل بین سوره علق و سوره مبارکه بینه قرار گرفته است این رابطه تناسبی بینش  وجود دارد .

در بحث تفسیر سوره مبارکه قدر همانطور که عرض کردم رابطه ای بین سوره مبارکه قدر و سوره مبارکه علق که قبل از سوره قدر است وسوره بینه که بعد از سوره قدر از وجود دارد.

 رابطه سوره علق و سوره قدر به این ترتیب قبلاً گفتیم که چون خداوند دستور به قرائت کتاب خودش قرآن را داده بود) اقراء بسم ربک الذی خلق( خداوند متعال در سوره مبارکه قدر نزولش را معرفی می کند و عظمت قرآن را نشان می دهد. که این نظریه،  نظریه ابومسلم بود خدمت شما عرض کردم

 یک نکته دیگر باقی ماند. یک نظریه دیگری وجود دارد با توجه به انتهای سوره علق  مطلبی که قبلاقبلاً گفتیم باتوجه به ابتدای سوره علق بود اما در انتهای سوره مبارکه علق آیاتی وجود دارد که آیه انتهایی سوره دستور به سجده می دهد و از جمله سجده های واجب قرآنی است ترجمه آن را عرض می کنم همانطور که میدانید سوره مبارکه علق در بعضی از آیاتش ترسیم فردی را می کند که این فرد از پیغمبر ممانعت به عمل می آورد در نماز او را مورد تمسخر میگیرد طغیان می کند و نظایر اینها ، خداوند متعال در انتهای سوره مبارکه می فرماید: از او پیروی نکن  پیغمبر سجده کن و به وسیله این سجده تقرب بجوی .

بنابراین در انتهای سوره علق دستور به سجده و تقرب به ساحت قدس الهی داده شده با توجه به این  خداوند متعال آمده است درسوره مبارکه قدرنحوه تقرب را برای پیغمبر معین کرده به مسلمانان دستورداده اگر می خواهید تقرب پیدا کنید لازم است که با توجه به محتوای سوره مبارکه قدر به شب قدر توجه کنید سوره مبارکه قدر )انا انزلنا فی لیله القدر و ما ادراک  ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر(  تقرب به ساحت قدس الهی در شب های قدر با سرعت بیشتری انجام می گیرد انسان در این زمینه موفق میشود .

در این صورت موضوع سوره قدر شب قدر است نه قرآن که در شب قدر نازل شده است در حالی که طبق نظریه قبلی که عرض کردم موضوع قرآن میشود چون خداوند متعال در ابتدای سوره علق دستوربه قرائت قرآن داده بود این یک بحث که تناسب سوره قدر را بعد از سوره مبارکه علق بیان می فرماید که به سمت آن باید توجه کرد.

نکته بعدی که در مورد این سوره باید به آن توجه کرد مسئله وجه تسمیه این سوره است دوستان عزیز دقت داشته باشید سوره ها که به این ترتیب قرار گرفتند اینها اجتهادی نیست بلکه توقیفی  است اسامی سوره ها هم اجتهادی نیست توقیفی است ، به این معنا که خود پیغمبر بنابرمصلحتی که خود آن حضرت تشخیص داده یا به دستوری که از وحی آمده سوره ها را این گونه قرار داده و نام سوره ها را گذاشته سوره مبارکه قدر به نام سوره قدر خوانده شده .

چرا به نام سوره قدر خوانده شده، انسان اگر به آیات سوره مبارکه قدر توجه کند وجه تسمیه و علت نامگذاری این سوره به سوره قدر معین و معلوم می شود خداوند متعال در این سوره سه بار از شب قدر نام برده به کلمه) لیله القد(ر و کل محتوای سوره هم اگر دقت شود معلوم است در خصوص شب قدر است و ویژگی شب قدر را بیان می کند بنابراین همین نکته موجب شده که این سوره به نام سوره قدر خوانده شود باید دقت کنید که این سوره در روایات ما به نام سوره )انا انزلناه ( هم نامیده می شود یعنی در روایت گفته شده که مثلاً کسی سوره" انا انزلنا" بخواند وقتی گفته میشود "انا انزلنا "آن هم بواسطه آیه اول این سوره است درباره معنای قدر و اینکه چرا به قدر ،قدر گفته اندو شب قدر،  شب قدر گفته اند در جلسات بعدی صحبت خواهیم کرد..

 نکته بعدی در این جلسه مسئله مکی بودن یا مدنی بودن این سوره است در این باره بین مفسران اختلاف نظر وجود دارد عدهای معتقدند این سوره کاملاً مکی و عموم مفسران به این سمت و سو گرایش دارند که آن را مکی قلمداد می کنند البته در ترتیب نزول سوره ها هم من در ابتدای جلسه گذشته عرض کردم این سوره بیست و پنجمین سوره قرآن است که نازل شده بنابراین برحسب محاسبات باید چهارم هجری این سوره نازل شده باشد اما به لحاظ ترتیب قرار گرفتن در قرآن در انتهای قرآن سوره ۹۷ است بنابراین اگر ما این را بپذیریم  سوره قدر در مکه نازل شده نه در مدینه یعنی جزء سور مکیه است نه سور مدنیه اما عده دیگر بر آنند که این سوره مکیه نیست بلکه مدنیه است یعنی در مدینه نازل شده تعدادی هم مشهور این را در مکه می دانند اما توجهی هم به مدنی بودن دارند ولی عدهای در این موضوع توقف کرده اند یعنی می گفتند معلوم نیست این سوره مکی یا مدنی است علم واقعی آن را به خدا ارجاع دادند حالا علت این اختلافات بر سر چیست من یکی یکی بیان می کنم

آنهایی که میگویند سوره مکی است هم به لحاظ روایاتی که ترتیب نزول را ۲۵ میداند هم به واسطه سبک و سیاقی که در آیات وجود دارد که آیات موزون است معمولاً سورمدنیه آیات آن موزون است مثل) القارعه ماالقارعه وما ادراک ما القارعه یوم یکون النای کالفراش المبثوث وتکون الجبال کااهن المنفوش ... ( این که موزون است) انا انزلناه و فی لیله القدر وماا راک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر( اینها همه موزون است موزون بودن نشان میدهد که مکی است

علاوه بر آن کوتاه بودن آیات هم نشان می دهد که این سوره مکی است که) انا انزلناه فی لیله القدر وماا دراک ما لیله القدر(نکته بعدی این است که در روایات ما به مکی بودن آن تصریح شده و روایات آن آمده .

اما آنهایی که میگویند این سوره مدنی است به شواهدی توجه دارند از آن جمله توجه به روایتی که از قول پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده رسول گرامی اسلام گفته شده که خواب دید که بنی امیه از منبر آن حضرت بالا می روند خیلی ناراحت شد چون فساد بنی امیه را میدانست بنابراین تعبیر این خوابی که انجام داده بود البته )در بعضی جاها گفته شده که میمون ها از منبرش بالا می رفتند که تعبیر کرد اینها بنی امیه هستند (به هر حال وقتی نگرانی در پیغمبر شدید شد خداوند متعال برای تسلای دل آن حضرت سوره مبارکه قدر را فرستاد که پیغمبر ما به تو شب قدری دادیم که از هزار ماه بهتر است چون تاریخ هم نشان می دهد که دوران خلافت بنی امیه هزار ماه بوده نزدیک هشتاد و سه یا چهار سال، بنابراین این هزار ماه در برابر آن شب قدری که پیغمبر ما به تو دادیم چیزی نیست ناراحت نباش از این روایت نتیجه گرفتند که این سوره مدنی است از کجای روایت از آن جایی که پیغمبر دید از منبرش بالا می روند خوب در حالی که در مکه منبری وجود نداشته مسجدی احداث نشده بود در مکه پس بنابراین منبر و محراب نبوده این که پیغمبر دیده از محراب بالا میروند این نکته بیان شده معلوم میشود که در مدینه بوده .

البته حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه با بیان این روایت به این نکته هم اشاره میکند که این روایت را احتمالاً من باب  تصدیق مصداق بر مفهوم بوده اگرنه مصادیق بیان شده مفهوم روشن است همین آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه میفرماید : مشهور این است که این مدنی است اما بعضی مثل مرحوم ابوالفتوح رازی به صراحت بیان میکنند که این سوره سوره مدنی است در تفسیر روض الجنان به استناد همین روایت و روایات نظیر اینکه در کتب اهل سنت هم آمده در کتب شیعه هم موجود است بعضی در تفاسیر دیگر صراحت گفته شده که مدنی است اما عدهای مثل جناب آقای سید علی اکبر غرشی در تفسیر احسن الحدیث ایشان ضمن نقد المیزان در خصوص این سوره که المیزان همین روایت را نقل کرده مرحوم علامه طباطبایی و بر اساس این گفته به نظر می آید این سوره مدنیه باشد ایشون می گویند و الله عالم واعلم یعنی این را باید علمش را به خدا واگذار کرد ما به نتیجه نرسیدیم حالا چه فایده ای دارد این سوره مکی یا مدنی است .

فایده آن از این نظر است که اگر این سوره را مکیه قلمداد کنیم یعنی پیغمبر اکرم از اول در مکه موضوع شب قدر را برای مسلمانان بیان کرده و مردم قدر،شب قدر را می دانستند از آغاز بعثت اما اگر مدنیه بدانیم این اتفاق نمی افتد اما به نظر می آید سوره دخان که شست  و چندمین سوره ای است که در مکه نازل شده آن هم آیات اولیهاش با این آیات اولیه سوره قدر تطابق دارد در سوره مبارکه دخان هم اگر نگاه کنید میبینید که در آن سوره هم از شب قدر سخن به میان آمده است اگر این آیات را با آن آیات تطبیق دهیم به نظر می رسد که این ها همه یک چیز را بیان میکنند.

نکته ای که قبل از ورود به شان نزول باید عرض کنم این است که عزیزان اصراری نداشته باشند برای هر سوره یا برای هر آیه الزاماً شأن نزول یا سبب نزولی وجود داشته باشد ممکن است که خیلی از سوره ها و آیات در قرآن پیدا کنید که شأن نزولی نداشته باشند.

در مورد شأن نزول سوره مبارکه قدر در مفاتیح روایات مختلفی بیان شده و  در مورد این سوره دو شأن نزول نقل کردهاند .

یکی با توجه به آیه ۶۰ سوره مبارکه اسراء ،در آیه ۶۰ این سوره خداوند متعال می فرماید :« وَمََا جَعَلْنََا الرُّ ؤیََْا التَُِِّی أَریَْنَاكَ إِلَُُّّا فِتْنَةفِتْنَةً لِلنَُّاسِ میفرماید: پیغمبر ما رویا و خواب تو را که به شما نشان دادیم وسیله آزمایش مردم قرار دادیم.» یعنی خوابی که به تو نشان دادیم برای آزمایش مردم است. طبق این آیه شریفه خداوند متعال یک رویا را به پیامبر نشان داد که طبق آن رویا پیغمبر و مردم مورد آزمایش قرار میگرفتند. در مورد آن رویا بعضی از مفسران این را نقل می کنند که می گویند: آن رویا عبارت بود ازاین که پیغمبر در خواب دید تعدادی میمون از منبر او بالا میروند مدتی مینشینند پایین می آیند. پیغمبر از خواب بیدار شد میمونها را تعبیر به بنی امیه کرد که یکی بعد از دیگری خلافت مسلمین را به دست می گیرند ایشان خیلی ناراحت بود و در روایاتی دارد که پیغمبر بعد از دیدن این خواب دیگر خنده بر لبانش جاری نشد. نشان میدهد پیغمبر نسبت به این موضوع ناراحت شده بود در کافی از قول امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: خداوند متعال سوره قدر را  بر او نازل کرد برداشتی که از روایت می شود و این بخاطر تسلای دل پیغمبر بود یعنی به پیغمبر دلداری داده که تو از این موضوع ناراحت نباش و خداوند متعال فرمود :که )لیله القدر خیر من الف شهر(  به تو شب قدری دادیم که از هزار ماه حکومت و خلافت بنی امیه بهتر خواهد بود.

 در روایت دیگری دارد که خداوند متعال این سوره را زمانی نازل کرد که  برای پیغمبر نقل قول کردند که یکی از بنی اسرائیل اینگونه بوده که هزار ماه در راه خدا می جنگیده و مراودته می کرده و مردها را نگه می داشته پیغمبر آرزو کرد که ای کاش در میان امت او هم چنین افرادی پیدا بشوند بعد آیه نازل شد که )لیله القدر خیر من الف شهر( این سوره نازل شد که "لیله القدر "بهتر از هزار ماه است بنابراین این دو روایت و نظایر اینها وقتی به خود فراز از این سوره برسیم آنجا روایات دیگری هم هست که به عرض تان خواهم رساند.

 بسیاری از مفسران بخصوص آن روایت اول را در شأن نزول این سوره را نقل کردند. اما باید توجه کنید به محتوای این دو روایت که عرض کردم و روایات مشابه که بعداً خواهیم گفت اگر دقت کنید میبینید که )لیله القدر  خیر من الف شهر( متناسب با این شان نزول است، یعنی آن آیه در این سوره که می فرماید: شب قدر از هزار ماه بهتر است آن آیه برای این موضوع شان نزول قرار می گیرد اما کل سوره  چه؟ما نباید آن را به عنوان شان نزول کل سوره قرار دهیم کل سوره حاکی از واقعیتی است که اون واقعیت بسیار ارزشمند است و یک حقیقتی فراتر از اینها را بیان می کند آن هم پردهبرداری از شب قدر است پردهبرداری از نزول قرآن در شب قدر است ،پرده برداری از آن و قایعی که در شب قدر اتفاق میافتد هر سال ، این واقعیت  مطرح می شود بنابراین  به اینکه قطعاً کل سوره یک شان نزول داشته باشد بر این ما اصراری نداریم اما آیه شریفه) لیله القدر خیر من الف شهر( دارای شان نزول است.

یک  بحث دیگری در اطراف این سوره باید مطرح شود و آن این است که تلاوت این سوره چه فضیلتی دارد ؟تلاوت این سوره برای تالی و قاری آن چه فوایدی به دنبال دارد ؟.مرحوم شیخ صدوق کتابی دارد به نام ثواب الأعمال وعقابها این معروف است به کتاب ثواب الاعمال .در این کتاب ثواب برخی از اعمال را با تکیه بر روایات بیان فرموده است .در قسمتی از آن به ثواب سور و آیاتی که تلاوت می شوند اشاره کرده دو روایت در آن کتاب در فصل مربوطه به ثواب تلاوت سوره) انا لنا( مطرح شده که آن دوروایت  معمولادر تفاسیر منعکس شده. البته روایات دیگری هم در تفاسیر بیان شده و شما می توانید درباره ثواب تلاوت این سوره در تفاسیر ، روایات متعددش را ببینید حتی در کافی بحار الانوار انواع و اقسام روایات در این موضوع وارد شده.در یک روایتی وارد شده که اگر کسی بعد از سوره مبارکه حمد در نماز خود سوره قدر بخواند فرشتگان به این آدم پیغام می دهند که تو گناهت تا به حال آمرزیده شده از این به بعد عمل کن .

یا در روایت دیگر دارد که سیف ابن عمیره از قول پیغمبر روایت می کند که پیامبر می فرماید :اگر کسی سوره مبارکه انا انزلنا به صورت جهری و بلند بخواند این انسان کانه در راه خدا شمشیر کشیده و جنگیده و اگر آن را آهسته بخواند مثل اینکه در خون خود غلتیده به هر حال به او اجر زیادی داده می شود.

 یا فرمودند که اگر کسی سوره قدر  را بخواند کانه کل ماه رمضان را روزه گرفته شب قد ر را هم احیا نگه داشته از این نوع روایات در روایات ما موجود است و ما نسبت به اینها باید توجه کنیم که مقصود این نیست که  لقلقه زبان مان باشد و این سوره را فقط تکرار کنیم،  نه !  بلکه مقصود این است که این سوره باید محتوایش درجان ما بنشیند و درونی شود وقتی درونی شد برای ما به قرآن اهمیت ویژه میدهیم وقتی درونی شد برای ما شب قدر را به راحتی در ك می کنیم اگر درونی شد برای ما و نسبت به آن اهمیت قائل شدیم خود به خود فرشتگان را به سمت خود جذب می کنیم تا سلام فرشتگان برای ما اختصاص پیدا کند و تا طلوع فجر این سلام برای ما تداوم داشته باشد .وقتی فرشتگان به ما سلام کنند ما از برکات آن بهره مند می شویم این نکتهای که من عرض کردم روش زیبایی است که حضرت آقای مکارم در تفسیر نمونه در آغاز همه سور قرآن به آن تذکر دادند و تذکر به جایی هم هست بعد از این که بعدی بعضی از روایات را در خصوص ثواب تلاوت آن سوره خاص بیان می کند به عنوان اینکه همه ابعاد موضوع در نظر گرفته باشد تذکر می دهند که این خواندن وتلاوت صرف نیست بلکه عمل کردن به محتوای آن هم است یعنی که درونی کردن محتوای آن هم هست مقصود این است که این را برای خود در درون نهادینه کنیم و به احکام و قواعد اصولی که بیان می شود پایبندی خود را نشان دهیم .

تا اینجا آنچه که بیان کردم مقدماتی بود که برای ورود به سوره لازم بود عرض کنم معمولامعمولاً این روش پسندیده ای هم هست که مفسران دارند که برای ورود به هر سوره هم وجه تسمیه سوره را بیان می کنند هم سال نزول تعداد آیات تعداد حروف و تناسک که بخصوص اختصاصی جناب طبرسی مجمع البیان خواهد بود بنابراین این نکته ای است که باید درابتدای هرسوره باید به آن توجه کرد شان نزول هم یکی از موارد این مقدمات است فضیلت و تلاوت این سوره چه فوایدی دارد هم یکی است اما همین قدر عرض کنم که این سوره آنقدر اهمیت دارد که در مقاطع مختلف هم مرحوم صدوق در ثواب الاعمال بیان کرده هم در سایر کتب وجود دارد که اگر لباس نویی می گیرید بر آن انا انزلنا بخوانید بعد مقداری آب بپاشید و بپوشید تا برکت داشته باشد یا اگر وارد قبری می شوید میخواهید برای آن فاتحه بخوانید رو به قبله بنشینید دست راست را روی قبر بگذارید و بعد از سوره حمد ۷ انا انزلنا بخوانید من باید بگویم که این قدر این سوره پر اهمیت است البته من شمارش واحصاء نکردم اما یک نگاه اجمالی که انجام می شود انسان متوجه میشود که بعد از سوره مبارکه توحید سوره مبارکه انا انزلنا بیشترین فراوانی را در روایات ما دارد چه در مقاطع مختلف دستور دادند این سوره انا انزلنا را بخوانید البته سری دارد این دستور که من در جای خودش در مباحث آینده به آن اشاره میکنم بنابراین خواندن سوره قدر برای اموات ،خواندن سوره برای متبرك شدن بعضی از چیزها و خواندن سوره قدر در نمازهای واجب و مستحبی و خواندن سوره قدر در شب قدر که مرتباً این سوره خوانده شود این دستوراتی است که در روایات به ما داده شده که انشاالله موفق باشیم هم تلاوت کنیم هم مودب به آداب تلاوت این سوره هم باشیم.

 

در آیه اول خداوند متعال می فرمایند:«) إِنََّّا أَنْزَلْنَاهُ ِفِی لَیْلَةِ الْقَدرِْ( می فرماید ما آن را در شب قدر نازل کردیم .»

إنََِّّا أَنْزَلْنَاهُ فِِی لیَْلَةِ القَْدْرآِن را در شب قدر نازل کردیم یعنی چه؟ قبل از اینکه به "أَنْزَلْنَاهُ "بپردازیم لازم است که این نکته را عرض کنم که شب قدر در ماه مبارک رمضان است  وقتی دو  آیه همین سوره مبارکه قدر  و آیه سوره بقره را کنار هم قرار می دهیم برداشت می شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است در آیه اول میفرماید« ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم »در سوره مبارکه )بقره183( می فرماید:«یا أَیُّهَاَ الََّّذینَ آمنَُوا کتُبَِ عَلَیْک مُمُ الصِّیامُ» بعد آیه بعد می فرماید :«أیَََّامًًا مَعْدُوداَتٍ ))184بقره(بعد می فرماید: «شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِِي أُنْزِلَ فِیهِ الْقرُْآنُ هُدًًى لِلنَّاسلِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدََى وَالْفُرْقَانِ »)185بقره( ماه رمضان آن ماهی است که در آن قرآن نازل شده است . 

نکته اول :)هُدًًى لِلنَّاسِ وَبیَنَِّاتٍ مِنَ الْهُدَىَ وَالْفُرْقَانِ ( این آیه شریفه به وضوح بیان می کند که قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده و در سوره مبارکه قدر در همین سوره مورد توجه ما ، می فرماید: که قرآن در شب قدر نازل شده از مقایسه این دو آیه و در کنار یکدیگر قرار دادن این دو آیه به خوبی استفاده میشود که قرآن در ماه رمضان نازل شده و شب قدر هم در ماه مبارک رمضان است .

نکته دوم :به حسب روایاتی که ما داریم این است که بعثت پیامبر در ۲۷ رجب انجام گرفته شما در روایات شیعی و روایات اهل سنت اگر دقت کنید تعداد زیادي از روایات وجود دارند که بعثت پیامبر را در ماه رجب می دانند البته اختلافات دیگري وجود دارد ولی به بحث ما لطمه اي وارد نمی کند و آن این است که اگر بعثت در ۲۷ رجب انجام گرفته باشد و پیامبر به رسالت مبعوث شده باشد و آیات اولیه که جبرئیل امین به پیغمبر دستور داد که بخواند:« اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِيِ خَلَقَ ﴿1﴾ خَلَقَ الْإنِْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾ ا اقْرَأْ وَرَبكَُّ الأَْکْرمَُ ﴿3﴾ الَّذِِي عَلمََّ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾»)علق1-4( این آیات اولیه بوده که نازل شده که گفته بخواند پیامبر .

اگر پیغمبر این آیات را بخواند در بعثت پس نزول قرآن در شب قدر یعنی چه ؟این دو با یکدیگر چه سازگاري دارند؟و چگونه این دو با هم جمع می شوند ؟درباره نزول قرآن در شب قدر احتمالاتی وجود دارد. پس فعلاً متوجه شدیم که شب قدر در ماه رمضان است و بعثت پیغمبر هم در ماه رجب است پس بنابراین آن نوع بعثت و این نزول قرآن در شب قدر چگونه است ؟اگر قرآن را بگویید آغاز نزولش در شب قدر است چگونه باید این دو را جمع کرد ؟

عدهاي معتقدند که قرآن در هر شب قدر به اندازهاي که در طول یك سال باید نزول پیدا بکند همونطور که هر چیزي در شب قدر مقدر می شود، تعداد آیاتی که باید در آن سال نازل می شده آن هم جزء مقدرات بوده . بنابراین قرآن در آن شب نازل شده است بنابراین قرآن در هر شب قدر بر پیامبر نازل می شده دیگر نیازي نبوده قرآن در بعثت یا در شب قدر یا در مواقع دیگر نازل شده بخواهیم اینها را بین هم جمع کنیم در هر سالی قرآن نازل می شده آن هم در شب قدر .این یك نظر است.

یك نظر دیگر این است که قرآن در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده )بیت العزه( نازل شده این هم بیشتر نظریه اهل سنت است یعنی قبلا قرآن نازل شده بوده منتها این که به زمین و آسمان دنیا به آسمان اول نازل می شود این در شب قدر اتفاق افتاده .

نظریه دیگر این است که نظریه شیعه هم این است . این که قرآن از لوح محفوظ بیت المعمور که در آسمان چهارم است به آنجا نازل شده البته مفهوم بیت المعمور  چیست ؟ما نمی دانیم مفهوم آسمان چهارم چیست ما خیلی نمیدانیم؟ اما همین اندازه می دانیم که بیت المعمور را در محاذات کعبه و در آسمان چهارم قرار دارد و محل مقدس  و ارزشمندي است ، فرشتگان به آنجا رفت و آمد میکنند و نظایر این نوع اطلاعات را داریم .بنابراین نزول قرآن به بیت المعمور در شب قدر نازل شده و انجام گرفته .

گروه دیگر می گویند : قرآن در شب قدر نازل شده منظور نزول قرآن بر قلب مبارکه پیامبر است خداوند متعال بر قلب مبارک پیغمبر این قرآن را نازل کرده.

 بنابراین اینکه میگوییم در شب قدر قرآن نازل شده این نظریات در مورد آن وجود دارد هم اینکه قرآن یکپارچه نازل شده هم اینکه قرآن در هر سالی به اندازهاي که باید نازل می شده .

چون از نظر تاریخی کاملاً روشن و غیر قابل انکار است که قران در طول زمان نازل شده ،هم صحابه بر این موضوع اجماع دارند هم سیره پیامبر گویاي این است و هم روایات متواتري وجود دارد . کلاً برآیند همه گزاره هایی که به ما رسیده از طریق معصومین و تاریخی و صحابه و تابعین و کتبی که به ما رسیده در این که قرآن در طول زمان بر پیامبر نازل شده در این تردیدي نیست آنچه که ما در این زمینه باید دقت بیشتري کنیم این است که خداوند متعال می فرماید :ما قرآن را در شب قدر نازل کرده ایم باید بین این دو جمع کنیم باید بین این دو گزاره یعنی گزاره اي که قرآن در شب قدر نازل شده و گزاره اي که قران در طول زمان نازل شده . 

اینکه می گویم در طول زمان نازل شده چون در خصوص تعداد سال هایی که قرآن به صورت تدریجی نازل شده بین بعضی ازدانشمندان علوم قرآنی تاریخ نگاران قرآنی اختلاف نظر وجود دارد عده اي می گویند :قرآن در ظرف ۲3 سال برپیغمبر آیات نازل شده تعدادي می گویند :ظرف ۲۰ سال بر پیغمبر نازل شده . هر کدام دلایلی دارند.

 مثلا آیت الله معرفت از جمله آنهایی است که می گویند در مدت ۲۰ سال خداوند متعال قران را بر قلب مبارک پیامبر نازل کرده من با این قسمت خیلی کاري ندارم ولی همین قدر می خواهم عرض کنم اینکه قران اجمالاً در طول زمان بر پیامبر نازل شده وجودِ شان نزول ها و سبب هاي مختلف نزول و حوادث گوناگون اینها همه نشان از تدریجی بودن نزول قرآن دارد.

 پس اگر نزول قرآن تدریجی است ودر غیر شب قدر و غیر ماه رمضان هم نازل شده است ، پس نزول آن در شب قدر یعنی چه؟که در ماه رمضان وجود داردشب قدر این نکته باعث شده که بعضی از مفسران مثل مرحوم علامه طباطبایی و بعضی دیگر با توجه به کلمه) انزلنا (که از باب افعال است در واقع از ماده انزال است.) انزل ،ینزل،انزالاً (با توجه به کلمه )انزلنا( از باب افعال و کلمه )نزلنا (که از باب تفعیل است با توجه به این دو واژه و کلمه و فعل از دو مصدر مختلف ، و با توجه به قرار گرفتن آیاتی که از ماده) انزل (در مورد قرآن استفاده کرده یعنی از باب افعال استفاده کرده از صیغ مختلف باب افعال استفاده کرده و با توجه به آیاتی که از ماده تنزیل از صیغ مختلفش استفاده شده در قرآن این ها را که کنار یکدیگر قرار داده و با توجه به نظریه علماي لغت ، لغت نویسان که در کلمه) انزال( و افعال یکباره پایین آمدن و یکباره تحقق پیدا کردن یك چیزاورا بیان می کند و )تنزیل( عمدتاً دلالت بر کسره است و تدریج دارد با توجه به این دو بر آن شدند که قرآن نزولش دوگانه است یك نزول، نزول دفعی است یك نزول ،نزول تدریجی 

نزول دفعی یعنی نزول یکپارچه جملهً واحده .اما نزول تدریجی به معناي آرام آرام نزول پیدا کردن و پایین آمدن این دو نشان می دهد که خداوند متعال دو نوع قرآن را نازل کرده در سوره مبارکه قدر نگاه کنید میفرماید:) انا انزلناه فی لیله القدر( در سوره بقره می فرماید:) شهر رمضان الذي انزل فیه القرآن (، "انزل و انزلنا "اینها از باب افعال هستند اما در آیات دیگر که قرآن می فرماید: «نَزَّلْنََا الذِّکْرَ وَإِنََّّا لَهُ لَحَافِظُونلَحَافِظُونَ )9حجر(که ما قرآن را بر تو نازل کردیم ذکر را بر شما نازل کردیم .»اینها تدریج را بیان می کند  این نظریه بیشتر به علامه طباطبایی نسبت داده شده و ایشان در این خصوص مفصل صحبت کرده در تفسیر المیزان اما در بعضی از کتب لغت مثل مفردات راغب اصفهانی او هم به این نکته توجه داشته اما چون علامه طباطبایی به این بحث خیلی وسیع پرداخته و مسئله را به طور صریح و واضح و شفاف بیان کرده از این نظر این نظریه به مرحوم علامه طباطبایی بر می گردد . بنابراین خلاصه عرض می کنم که قرآن دو نزول دارد یك نزول دفعی و یك نزول تدریجی.

در ادامه مباحث گذشته به اینجا رسیدیم که گفتیم  قرآن دو نزول دارد نزول دفعی و نزول تدریجی استفاده این موضوع از آیات مختلف قرآن انجام می گیرد در سوره مبارکه هود خداوند متعال می فرماید :« کِتَابٌ أُحْكِمتَْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ می فرماید: که کتاب قرآن کتابی است که آیاتش استحكام لازم را پیدا کرده و بعد به تدریج تفصیل پیدا کرده و فصل و فصل وبریده بریده قرار گرفته شده .»

)احكمت( از ماده )اِحكام( از همان باب افعال که در جلسه گذشته به آن اشاره کردم فصلت از  باب تفعیل به معنای  تفصیل است مرحوم علامه طباطبایی با توجه به آیه اول تا سوم سوره مبارکه زخرف که میفرماید 

«إِنََّّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًًا عَرَبِیاًّ لَعَلَّكمُْ تَعْقِلوُنَ ﴿﴾ وَإِنَّهُ فِِی أُمِِّ الْكتَِابِ لَدَیْنََا لعََلِیٌّ حَكیِمٌ می فرماید: قرآن  به زبان عربی نازل شده که قابل فهم برای شما باشد انا جعلنا القرآن عربیا لعلكم تعقلون شما را برای این می توانیدقرآن را  درک کنید که سطح قرآن وبرای شما ما پایین آوردیم». چون قرآن در لوح محفوظ به زبان عربی نبوده که در لوح محفوظ محتوای بسیار عالی داشته سطح آن پایین آمده به شكل عربی به زبان عربی کاملترین زبان است در آمده و  برای فهم ودرک آماده شده چون می فرماید:) انه فی ام الكتاب  لدینا لعلی عظیم( با توجه به این موارد معلوم می شود که قرآن برای این که قابل فهم برای ما باشد مراحل مختلفی رو از ماخذ و مرجع اصلی طی کرده و سطح به مرور پایین آمده تا برای ما قابل درک باشد.

این که قرآن در شب قدر نازل شده و در جلسه گذشته عرض کردیم که بعضی می گویند بر بیت العزه بعضی می گویند بر بیت المعمور و آسمان چهارم نازل شده مرحوم علامه طباطبایی بر این اصرار دارد که قرآن در شب قدر بر قلب مبارک پیغمبر نازل شده، البته حقیقت قرآن بر قلب مبارک پیغمبر نازل شده نه جزئیات آیات.

 دراین مورد مرحوم علامه طباطبایی استدلال میکند می فرماید ما اگربه آیات متعدد مراجعه کنیم میبینیم که پیغمبر از آیاتی که بر او نازل می شده اجمالاً اطلاع داشته و قبل از نزول آنها ر و می خوانده به طوری که خداوند متعال او رامنعش کرد که شما نباید زودتر از جبرئیل وحی را بخوانی بگویی درسوره مبارکه قیامه می فرماید:«لَاَ تُحَرِّکتُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجلََ بِهِ ،  اننَّ عَلَیْنََا جَمْعَهجَمْعَهُ وَقُرْآنَ ههُ می فرماید پیغمبر  موقعی که ما بر تو وحی نازل می کنیم زبانت راحرکت نده و عجله نكن ان علینا جمعه وقرانه یعنی ما آن را جمعش میکنیم و قابل خوندنش قرار میدهیم برای شما». از این آیه استفاده می شود که مرحوم علامه می فرماید از این آیه استفاده می شود که پیغمبر از محتوای آیات به طور اجمالی از حداقل مطلع بوده.

 این بحث خیلی قابل توجه است که حقیقت قرآن بر پیامبر نازل شدن در شب قدر بر قلب مبا رک پیغمبر نازل شدن به چه معنایی است به معنای این است که من مثال براتون می خوام بزنم این است که به شما یه وقت یه کتابی را می دهند این کتاب رادو جورشما مطالعه میکنید یك نحوه مطالعه این است که ظرف مدت ۵ دقیقه ۱۰ دقیقه و ورق می زنید اجمالاًمًی دانید فصول چیست، بخش هاچیست  مقدمه نگاهی می اندازید خلاصه بعد از ۱۰ دقیقه ۲۰ دقیقهای که این کتاب را نگاه کردید اگر از شما بپرسند این کتاب چیست یه توضیحی در این مورد موضوع از اینجا شروع و به اینجا ختم می شود و بدون اینكه از جزئیات محتوای کتاب اطلاع داشته باشید می توانید  درباره کتاب اظهارنظر کنید و صحبت کنید و توضیح بدید.امااگرکتاب ۵۰ صفحه ای به شما می دهند می گویندبخوان صفحه به صفحه ؛خط به خط ؛ واو به واو؛  را بخوان و بعد وقتی که می خوانید قطعاقطعاً اطلاعاتتان و جایگاه دانش تان نسبت به آن زمانی که کتابی را تبرق کردید متفاوت می شود پس با توجه به آن چیزی که خدمتتون عرض کردم میتوانیم این نكته را بیان کنیم که خداوند متعال قرآن را نازل حقیقت قرآن را بر قلب مبارک پیغمبر نازل کرده و فرو فرستاده و پیغمبر و آماده پذیرش آن قرار داده و بعد  به مرور   در جاهای مختلف این آیات به صورت تفصیلی و تدریجی نازل شده .

ممكن سوال شود که چرا باید قرآن این دو نزل را داشته باشد . راز تدریجی بودن چیست ؟چرا قرآن به صورت یكپارچه همانطور که تورات و انجیل نازل شد این گونه نازل نشده و در واقع قرآن تدریجی نازل شده ، دلایل زیادی در مورد این موضوع مطرح است من به اندازهای که در این جلسه وقت دارم آن دلایلش رو خدمتتون عرض می کنم چون می خوام بحث و در این جلسه در این خصوص ببندم و در آینده فراز دیگری از سوره مبارکه قدر مورد توجه قرار بدم .

یكی از دلایلی که خداوند متعال قرآن را نازل کرده صورت تدریجی این است که کفار وقتی اعتراض کردند و گفتند:) لولا نزل القرآن جملة واحده (چرا قرآن یكپارچه نازل نشده چون اونها تجربه نزول یكپارچه و یكباره کتاب تورات را داشتند تجربه انجیل را داشتند خوب دیده بودند که همچین اتفاقی میافتد به پیغمبر ایراد می گرفتند که چرا قرآن به مرور نازل میشود بعد  خداوند متعال می فرماید:) لنثبت به فوادک( ما  برای این کار را کردیم که  قلب تو را تثبیت کنیم خوب از این آیه شریفه هم استفاده م یشود قرآن نزول تدریجی داشته وهم نشان میدهد که خداوند متعال قصد دارد با نزول تدریجی در حوادث مختلف و در جایگاههای مختلف با ارسال فرشته وحی و نزول آیات قلب پیغمبر آرام بگیردمومنین هم اینطوری می شوند بالاخره وعدهها و عیدها  اخباری که به مومنین داده می شود این به مومنان یك نوع استقامت و شجاعت و  صبوری ایجاد واعطا می کند. 

نكته بعدی این است که قرآن ما باید قرآن جاوید باشد کتاب جاوید باشد معجزه جاوید باشد تحریف نشود و اگر یكپارچه نازل می شد احتمال تحریف وجود داشت اما وقتی به تدریج نازل می شود این تدریجی نازل شدن باعث می شودبه مرور آن را صحابه حفظ کنند  در مورد شرح و تفسیر آن مطلع بشوند حفظ این آیات به تدریج نازل می شود و در جاهای مختلف نوشته می شود خود این برای مسلمانان زمینه ای را فراهم میکرد که قرآن را خوب حفظ کنند و به عبارت سادهتر اصلاً برای مومنین یك نوع تنوع بود یك دفعه حادثه ای اتفاق میافتاد آیه می آمد و پرده از روی این حادثه بر می داشت برای مسلمانان باعث می شد ایمانشان تقویت شودشادابی پیدا کنند و قرآن حفظ شود.

نكته دیگر ی که درمورد نزول تدریجی وجود دارد این است که در نزول تدریجی مسلمین به راحتی احكام و شریعتی که خداوند متعال برای آنها در نظر گرفته این احكام را به مرور یاد میگرفتند.

 در کارهای عملی ممكن در حافظه و در ذهن خیلی کارها را بشود یكباره انجام داد اما در عمل عده ای حساسیتهایی دارند موقعیتهای اجتماعی دارند باید به مرور این موضوع تغییر بكند عادت عوض شود وآن حكم بیان شود  یكباره نمی شود آن حكم را بیان کرد.

 شما همتون شنیدید آیات مربوط به شراب خواری خداوند متعال به تدریج آیات نازل کرد و شرابخواری را ممنوع کرد اول آنرا مقایسه کردرزق حسنه را با رزق خبیث بعد آمدگفت این منافعی دارد ولی گناهش بیشتر است بعد گفت  در حال نماز درحال مستی نماز نخوانید بعد فرمود که  اجتناب کنید که این عمل شیطانی است .این آیات که به تدریج نازل می شد آن سلسله مراتب درک و فهم مخاطبین را در نظر گرفته بود و با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی که در جامعه آن روز بود این آیات به تدریج نازل میشد

 بنابراین اجماع تاریخنویسان قرآن این است که قرآن به تدریج نازل شده اما تدبر در آیات نزول دفعی را هم بیان میکند که نباید نسبت به آن بی توجه بود. با توجه به این نكات که عرض کردم موضوع نزول قرآن بر هر کیفیتی که باشد با هر شرایطی که باشد نزول های مختلفی بوده و این از نظر تاریخی وروایی معین و مشخص است .

اما این که آیا نزول دفعی زودتر بوده یا نزول تدریجی این یك بحث دیگری است که همانطور که می دانید قران در ماه رمضان نازل شده بعثت چند ماه زودتر از ماه رمضان است بعثت در ماه رجب بعد شعبان بعدرمضان آن هم  اواخر رمضان بنا بر روایاتی که وجود دارد تقریبا دو ماه فاصله بین بعثت و ماه رمضان هست کدام اینها زودتر بوده  مشخصاً نزول تدریجی بر نزول دفعی مقدم بوده ظاهراً اول خداوند متعال  آیات اولیه را فرستاد بعد ماه رمضان آن سال  کل کتاب رو بر قلب مبارک پیغمبر نازل کرد حتمابه کلمه نزول دقت کنید نازل ، نزول ، انزلنا ،  نزلنا امثال اینها به معنای این است که سطح قرآن را آنقدر پایین آورد تا ما بتوانیم آن را درک کنیم.

 در ادامه مباحث مربوط به سوره مبارکه قدر من مقدمات مربوط به این سو ره و محتوا و فضیلت اون و سیمای سور ه و مواردی از این قبیل را به عرضتان رساندم و یک ترسیمی از سوره مبارکه قدر براتون انجام دادم.

الان لازم است که وارد خود سوره بشویم و به مفاد ومفاهیم داخلی صورت توجه ویژه کنیم من سوره  راتلاوت می کنم که انشاالله خودم هم از ثواب تلاوت سوره برخوردار بشوم« بِسْمِ اللَّ ـهِ ال ر حَّْْم ـ  نِ ال ر حَِّیِ ممِ

إِِنَّ َّا أ نز لْْن اهُ فِِى  لیْْل ةةِ الْقْ دْ ررِ ﴿١﴾ و م ا أ د رْ اك   ما ل یْْل  ةةُ الْقْ درِْ ﴿٢﴾ ل یْْل ةُ الْْق دْ ررِ خ ی رْ  مَِّنْ أ لْفِ ش ه رْ  ﴿٣﴾ ت ن زَّ لُ الْْم ل ائِِك ةُ و ال روَُّحُ فِِیه ا بِإِذْنِ  ر بَِّهِِم مََِّّن کُلَِّ أ م رْ  ﴿٤﴾ س ل ام  هِِى  ح تَّ َّى  ٰ م طْْل عِ الْفْ جْرِ ﴿٥﴾» صدق الله العلی العظیم خداوند متعال می فرماید: ما قرآن رو در شب قدر فرو فرستادیم و پیغمبر چه چیز تو را دانا کرد که شب قدر چیست شب قدر از هزار ماه بهتر است و در آن شب فرشتگان و روح تا طلوع فجر  نازل میشوند و به تو و بر مومنین سلام میفرستند وبر سراسراون شب سلامتی است .»این تلاوت سوره و ترجمه آیات

 اما در مورد آیه اول سوره) انا انزلنا ه فی لیله القدر مسلما ما آن را در شب قدر فرو فرستادیم( اولین نكته ای که در مورد این سوره در این آیه شریفه باید عرض کنم این است که خداوند متعال ازلفظ )انا و انزلنا (استفادهکرده انا وانزلنا به اصطلاح ادیبان عرب متكلم مع الغیرن چرا خداوند متعال متكلم مع الغیر فرموده مگر خداوند متعال یكی بیشتر است خداوند واحد است احد است فرد است و قتی واحد و احد و فرد است چرا فرمود) انا ما( این را نازل کردیم قرآن را ما فرو فرستادیم قرآن را درباره این سوال که در خیلی از آیات قرآن به این شكل است« إِِنَّ َّا خ ل قْْن ا الْإِنْْس ان  ما انسان را خلق کردیم .آیه ٢ سوره انسان» «و أ نْْز لْْن ا مِنِ   السََّّم اءِ م اءً و ما آب را به قدر معین از آسمان نازل و در زمین ساکن ساختیم سوره مومنون 8١»ونظایر اینها همش بصورت متكلم مع الغیر خداوند متعال سخن گفته درحالیكه خداوند متعال یک نفر بیشتر نیست البته در بعضی از جاها هم خدا یک نفره به صورت متكلم وحده  بیان کرده فرمود:« إِِنَّ نِِی أ ن ا اللَّ هُ ل ا إِِل ه  إِلِ َّاَّ من خدای هستم که  معبودی غیر از او نیست سوره طه 0٢»یا فرموده:« و إِِذا س أ ل ک  عِِبادی ع نَّیَّ ف إِنََّّی ق ریب 

 ٰ  أُجیبُ  دعو ة  الداَّعِ إِذِا د عانِ سوره بقره186» که خودش با بندگان صحبت می کندبدون واسطه.

 اما چرا در این سوره و نظایر این سوره فرموده است ما این کار را انجام دادیم) انا خلقناالسموات والارض (علت را چند جور بیان می کنند یكی از دلایل این سبک سخن گفتن خداوند متعال گفته شده سبكی است که بزرگان درباره خودشان سخن میگویند شما شنیدیدکه بعضی از رهبران کشورها با وجودی که یک نفرند می گویند ما گفتیم چنین شود مادستور دادیم چنین کنید ما چند سال قبل مورد این موضوع تذکر داده بودیم ولی گوش نكرده بودند این یه آدم بزرگی که رهبریک کشور  رئیس یک مملكته به صورت متكلم مع الغیر این مطلب را بیان می کند ویا در دستور هادیده میشود شما اگر به اسناد تاریخی مراجعه کنید این رویه وجود داشته به خاطر است که اون شخص خودش رو بزرگ می داند و رئیس گروه میداند و رئیس ملت میداند و به این شكل سخن میگوید یک دلیل این است چه کسی بزرگتر از خداوند اصالتااصالتاً اوبزرگ است همه به او وابسته هستند بنابراین این یک نوع تكریم خداوند متعال از خود است و هیچ اشكال ندارد« ش هِِد  اللَّ هُ أ ن هَُّ  لا إِلِ ه  إِِلَّ َّا هُوُ سوره آل عمران8١»خود خدا شهادت میدهد که او یگانه است بنابراین این امر عادی است و سزاوار خداوندی خداست که خودش رو بزرگ دارد و الفاظی نظیر) انا انزلنا انا خلقنا( و نظایر اینها سخن بگوید و متكلم مع الغیر بگوید.

 یک نكته دیگری که گفته میشود این است که خداوند متعال چون این بحث سلیقه ای  چون خداوند متعال خیلی بزرگ است و درك آن برای بشر امكانپذیر نیست به نوعی خداوند متعال با این سبک سخن می گوید که انسان ها بتوانند با اوارتباط بگیرند این یک نوع کمكی است مثل این است شما مستقیم به خورشید خیره بشوید برای شما امكان پذیر نیست ما نگاه به وجه الهی نمی توانیم مستقیم کنیم به هر حال نمی توانیم عظمت خداوند را درك کنیم بنابراین خداوند خودش را به شكل جمع می آورد که برای ما درکش راحت تر باشد این هم یک نكته  است که البته این موضوع سلیقگی. 

نكته سوم در مورد این موضوع بیان می شود  این است که خداوند متعال در آن جا هایی که متكلم مع الغیر به کار برده آنجاهایی است که برای یک امر واسطه وجود دارد و تحقق یک امر به وسیله واسطه ها صورت می گیرد مثلاً آنجایی که در مورد باران بیان می فرماید:« و أ رْْس لْنْ ا الرََِّّی اح  سوره حجر»٢٢  یا « إِِن َّاَّ خ ل قْْن ا الْإِنْسْ ان  سوره انسان ٢»و نظایر اینها برای اینكه یک انسان آفریده بشود پدر لازم است باشد مادر لازم است باشد غذا و تنفس و امكانات دیگر هم باید باشند تا نطفه بچه منعقد شود و بعد از مدتی دوران جنینی خود را بگذراند ومتولد  شود در این صورت وقتی متولد شد این شخص فقط درسته خلقت در اصل مال خداست و خلق برای اوست و بدیع السماوات و الارض اوست و آفریننده انسان است اما واسطه هایی برای این کار در نظر گرفته شده چون جهان ماده اینجوریه جهان ماده واسطه می خواد سلسله مراتب باید رعایت شود و اصولاً به خاطر اینكه این اسباب و علل و وسایل در کار می آیند و فرمان الهی رو در خارج تحقق می بخشند بنابراین خداوند متعال برای اینكه آن اسباب و علل را به خودش نسبت بدهد و برای اینكه نشون بدهد که این کار واسطه هایی هم داشته و به همین خاطر خداوند صیغه متكلم مع الغیر به کارمی گیرد واستفاده می کند.

( انا انزلناه فی لیله القدر ما در شب قدر قرآن را نازل کردیم و فرو فرستادیم) در شب قدر و قتی فروفرستادیم آیا خداوند متعال خودش بدون واسطه بدون به کارگرفتن اسباب و علل این کار را اتفاق افتاده و تحقق بخشیده و رقم زده خیر این تحقق پیدا نكرده خداوند متعال و حی رافرشتگان مقربش نازل کرده آنها دست به دست چرخوند و برقلب مبارك پیغمبر القا کردن و پیغمبر برای مردم این را خوانده یعنی حتی در شب قدر که یكپارچگی قرآن که بعدصحبت میکنیم نازل شده فرشتگان این کار را کردن و آوردند « ن ز ل  بِهِ الرَُّوحُ الْْأ میِنُ سوره شعرا9٣»واسطه در کار بوده و با توجه به فرشتگان که سلسله مراتب دارند با توجه به اینكه هر فرشتهای فرمانده لشكریان است فرشتگان مقرب اسرافیل و اسرائیل است و میكائیل است و جبرائیل اینهایی که فرشتگان مقربند هرکدام لشكریانی دارند وهرکدام واسطه یک امر می شوند از خداوند متعال فرمان از عرش صادر می شود عدهای حمله عرشند و اطراف عرشند و این فرمان را میگیرند و به فرشتگان پایینتر منتقل می کنند تا سلسله مراتب و به قلب مبارك پیغمبر نازل می شود به همین خاطر  خداوند متعال می فرماید( انا انزلنا ه فی لیله القدر)

 عده ای از مفسران گفتن که این که خداوند (انا انزلنا) گفته است با صیغه متكلم مع الغیر نشان از عظمت قرآن هست که علاوه بر اینكه قرآن از طرق دیگر عظمتش را در این سوره می توانیم پیدا کنیم اما همین شكل به نام و برای این است که عظمت قرآن گوشزد شود فرمود( انا انزلنا ما قرآن را فرو فرستادیم)خودش نشان میدهد که یعنی قرآن در لوح محفوظ بوده و دست نایافتنی بوده خداوند متعال آن را در حدی آورده که شما بفهمید و الا اگرمی خواست اصل قرآن را به شما بفرستد شما قابلیت درکش آن را نداشتید فرو فرستادن ونازل شدن یعنی آن را درسطح پایین آورده به همین خاطر خداوند متعال در بعضی ازجاها فرمود که "إِنََّّا أ نْْز لْْن اهُ قُرْآنًًا ع ر بِیًًّّا ل ع لَّكُمْ ت عْقِلُوُن "سوره یوسف ٢ یعنی ما برای شما قرآن را  عربی فرستادیم تا شما بفهمید اگر ما قرآن واقعی رو براتون به زبان واقعی خودش رو میفرستادیم که شما متوجه نمی شدید« و ل ق ددْ ی سَّ رْْن ا الْقُرْْآن  لِلذَِّکْرِ سوره قمر 7١»ما قرآن را آسان کردیم یعنی فرو فرستادیم یعنی نازل کردیم سطحش را به اندازه پایین آوردیم که شما بفهمید البته انقدر پایین نیاوردیم این که شما بتوانید مانندش را بیارید یه طوری برای شما  قرآن را بیان کردیم که این قرآن در عین حالی که قابل فهم برای شما ست درعین حال دردسترس شما نیست که بخواهید مانندش را بیاورید .

پس بنابراین این (انا انزلنا) نشان از این دارد که سطح قرآن برای درك و فهم ما پایین آمده تا ما آن را متوجه بشیم و قابلیت تعلق درباره اون داشته باشیم من در این جلسه دو نكته را عرض کردم که خداوند متعال چرا متكلم مع الغیر گفته است پاسخ این سوال رو دادم و دیگر اینكه خود این نشان از عظمت قرآن دارد و اینكه خداوند متعال تصریح میکند که قرآن نازل شده است سطحش پایین آمده و قابل دسترس برای ما هم باشد.

 


شبکه های اجتماعی

بازدید کنندگان

ما 22 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم